چالشهای جوانان ایرانی: افشای ناکامیهای یک رژیم ایدئولوژیک
مسائل کنونی جوانان و جامعه ایران را نمیتوان با مطالعات جامعهشناسی کلیشهای و تکراری توجیه کرد. این مطالعات تنها حواسها را از ریشههای عمیق ساختاری و ایدئولوژیک مشکلات منحرف میکنند. در واقع، مشکلاتی که مشاهده میکنیم نتیجه مستقیم فشار و کنترل رژیم اسلامی است که باعث شده وضعیت کشور با معیارهای جهان آزاد همخوانی نداشته باشد. به عبارت دیگر، منبع اصلی این مشکلات در رژیمهای تمامیتخواه و دینی نهفته است؛ رژیمهایی که در دنیای سریع سیاست کمتر مورد بررسی قرار میگیرند. در چنین رژیمهایی، حوزههای علوم انسانی و جامعهشناسی بیطرفی و نگاه متوازن خود را از دست داده و به ابزارهایی برای توجیه و سایهای از خود سابق تبدیل میشوند. سؤال مهم اکنون این است: در این نظام دینی، چگونه میتوان مطالعهای بیطرفانه انجام داد و مقالهای درباره چنین موضوعاتی نوشت؟
8/25/20251 دقیقه خواندن


مسائل کنونی جوانان و جامعه ایران را نمیتوان با مطالعات جامعهشناسی کلیشهای و تکراری توجیه کرد. این مطالعات تنها حواسها را از ریشههای عمیق ساختاری و ایدئولوژیک مشکلات منحرف میکنند.
در واقع، مشکلاتی که مشاهده میکنیم نتیجه مستقیم فشار و کنترل رژیم اسلامی است که باعث شده وضعیت کشور با معیارهای جهان آزاد همخوانی نداشته باشد. به عبارت دیگر، منبع اصلی این مشکلات در رژیمهای تمامیتخواه و دینی نهفته است؛ رژیمهایی که در دنیای سریع سیاست کمتر مورد بررسی قرار میگیرند.
در چنین رژیمهایی، حوزههای علوم انسانی و جامعهشناسی بیطرفی و نگاه متوازن خود را از دست داده و به ابزارهایی برای توجیه و سایهای از خود سابق تبدیل میشوند.
سؤال مهم اکنون این است: در این نظام دینی، چگونه میتوان مطالعهای بیطرفانه انجام داد و مقالهای درباره چنین موضوعاتی نوشت؟
تعجبی ندارد که مطالعات انجام شده توسط جمهوری اسلامی نه تنها کلیشهای و گیجکننده، بلکه یکسان و تکراری هستند.
به عنوان نمونه، برخی از مسائل پیش روی جوانان ایرانی بر اساس رسانههای داخلی عبارتاند از:
فقدان نهادهای سیاسی کارآمد برای جوانان
چالشهای اقتصادی
افزایش بیسابقه نرخ طلاق
افزایش مصرف سیگار در میان زنان و دختران جوان
مسئله «ازدواج سفید» و پیامدهای آن
… و موارد دیگر
تمامی این مسائل داخلی و حتی بینالمللی به تصمیمات فاجعهبار و ایدئولوژیک سیاست خارجی رژیم بازمیگردد، که این رژیم تحریمهای اقتصادی غرب را به عنوان مقصر مشکلات اقتصادی موجود معرفی میکند.
اما در همین حال، رویدادی برجسته اتفاق افتاده که سالها در رسانهها و تحقیقات رسمی رژیم به آن اشاره نشده بود. اخیراً به طور مختصر به آن «شکاف نسلی» گفته شده است، که همان «تغییر در الگوهای فرهنگی» جوانان است.
رژیم و تبلیغکنندگان آن، چه در داخل و چه در خارج از ایران، تلاش میکنند مشکلات جامعه ایرانی را اقتصادی جلوه دهند و اعتراضات طرفدار آزادی را شورش و تهدید امنیت ملی نشان دهند. در مواجهه با افکار عمومی غرب، آنها همچنین تلاش میکنند این اعتراضات را صرفاً اقتصادی و ابتدایی جلوه دهند.
اما جوانان هنگام مواجهه با تغییرات در الگوهای فرهنگی چه توجیهی دارند؟
این همان نقطه ضعف رژیم است. به عبارت دیگر، اگر رژیم واقعاً با تغییرات الگوهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی جوانان امروز—که جامعهشناسان آنها را نسل زد مینامند—درگیر شود، این به معنای اعتراف به شکست اصول اساسی ایدئولوژیک آن است.
نسل جوان امروز بسیار آگاه به حقوق خود شده و مانند یک نوزاد به سوی هویت ملی خود متمایل است و خواستار زندگی عادی دور از تفکرات ایدئولوژیک و کهنه است.
و موج مهاجرت جوانان ایرانی به کشورهای غربی خود گواه محکمی بر این امر است.
در حال حاضر، خواستههای عمومی یک جوان ایرانی شامل موارد زیر است:
-حق آزادیهای اجتماعی و سیاسی، از جمله آزادی بیان، حق انتخاب پوشش شخصی و حق مشارکت در فرآیندهای سیاسی در یک انتخابات عادلانه و برابر.
-اقتصادی قوی و درآمد منصفانه مشابه سایر کشورهای عادی جهان.
-ایجاد تعاملات سیاسی و اقتصادی بدون محدودیت بین ایران و تمامی کشورهای جهان.
به نفع سیاستمداران غرب است که بپذیرند خواستههای جوانان ایرانی، مشابه همنسلان آنها در کشورهای آزاد و پیشرفته، فراتر از شرایط اقتصادی است.
در تحلیل نهایی، خواسته اصلی ما از سیاستمداران عملیگرای غرب این است که بپذیرند این رژیم ایدئولوژیک، سرکوبگر و تمامیتخواه که اعتبار خود را در میان مردم ایران، به ویژه نسل جدید، به طور کامل از دست داده و رسماً در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دچار فروپاشی اساسی شده است، دیگر چیزی برای ارائه ندارد!
این رژیم آشکارا در میدان شکست خورده است و دیگر ارزش سرمایهگذاری ندارد.