از کوروش تا پهلوی: تاریخچه حقوق بشر در ایران
«اکنون که با یاری خداوند (اهورامزدا) تاج پادشاهی ایران، بابل و سرزمینهای چهار جهت را بر سر گذاشتهام، اعلام میکنم که به سنتها، آداب و ادیان ملتهای امپراتوریام احترام خواهم گذاشت و هرگز اجازه نمیدهم هیچ یک از فرمانداران و زیردستانم به آنها نگاه تحقیرآمیز داشته باشند یا به آنها توهین کنند تا زمانی که زنده هستم. از این پس، تا وقتی خداوند لطف سلطنت را به من عطا کند، سلطنت خود را بر هیچ ملتی تحمیل نخواهم کرد. هر کس آزاد است آن را بپذیرد و اگر کسی رد کند، هرگز جنگی برای حکومت آغاز نخواهم کرد. تا زمانی که من پادشاه ایران، بابل و ملتهای چهار جهت هستم، اجازه نمیدهم کسی دیگری را ستم کند، و اگر چنین شود، حق او را بازپس خواهم گرفت و ستمگر را مجازات خواهم کرد». این کلمات جاودانه که بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بر استوانه کوروش نقش بستهاند، نه تنها نماد تعهد به عدالت و تنوع هستند، بلکه روح و اخلاق ماندگار تمدن ایرانی را نیز نمایندگی میکنند.
8/25/20251 دقیقه خواندن


«اکنون که با یاری خداوند (اهورامزدا) تاج پادشاهی ایران، بابل و سرزمینهای چهار جهت را بر سر گذاشتهام، اعلام میکنم که به سنتها، آداب و ادیان ملتهای امپراتوریام احترام خواهم گذاشت و هرگز اجازه نمیدهم هیچ یک از فرمانداران و زیردستانم به آنها نگاه تحقیرآمیز داشته باشند یا به آنها توهین کنند تا زمانی که زنده هستم. از این پس، تا وقتی خداوند لطف سلطنت را به من عطا کند، سلطنت خود را بر هیچ ملتی تحمیل نخواهم کرد. هر کس آزاد است آن را بپذیرد و اگر کسی رد کند، هرگز جنگی برای حکومت آغاز نخواهم کرد. تا زمانی که من پادشاه ایران، بابل و ملتهای چهار جهت هستم، اجازه نمیدهم کسی دیگری را ستم کند، و اگر چنین شود، حق او را بازپس خواهم گرفت و ستمگر را مجازات خواهم کرد».
این کلمات جاودانه که بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بر استوانه کوروش نقش بستهاند، نه تنها نماد تعهد به عدالت و تنوع هستند، بلکه روح و اخلاق ماندگار تمدن ایرانی را نیز نمایندگی میکنند.
گذشته ایران، نمونهای از دفاع بیوقفه از کرامت انسانی است که در طول هزاران سال امپراتوریها و حکومتها ادامه یافته است. هر دوره، از پادشاهان باستانی هخامنشی تا دوران مدرن مشروطه، سهم مهمی در تکامل حقوق، عدالت و مدیریت کشور داشته است. این تاریخ، گواه پیشرفتهای چشمگیر ایران در زمینه حقوق بشر از دوران پیش از اسلام و قرون وسطی تا دورههای زندیه و پهلوی است.
دوران پیش از اسلام: ستونهای عدالت
امپراتوری هخامنشی به رهبری کوروش بزرگ، پایههای حکمرانیای را ایجاد کرد که از نظر گستره و فراگیری بینظیر بود. استوانه کوروش (۵۳۹ قبل از میلاد)، که معمولاً بهعنوان نخستین منشور حقوق بشر جهان شناخته میشود، آزادی دین، تنوع فرهنگی و عدالت را در اولویت قرار داده است. این متن که در بابل کشف و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود، نشاندهنده امید کوروش به جهانی متحد بر پایه احترام و نه تسخیر است.
سلسلههای بعدی هخامنشی، به ویژه داریوش یکم، این دیدگاه را گسترش دادند. نوشته بیستون داریوش علاوه بر ثبت فتوحاتش، بر عدالت در حکمرانی تأکید دارد: «من نسبت به ضعیفان بدی نکردم و اجازه ندادم قدرتمندان به ضعیفان آسیب برسانند».
اشکانیان جایگزین یونانیان سلوکی شدند و کنترل ایرانی را بازگرداندند، با تمرکز بر تمرکززدایی. احترام آنها به آداب بومی و اتکا به شورای بزرگان برای محدود کردن قدرت شاه، نمونهای برجسته از رهبری چندصدایی بود.
سلسله ساسانیان ایدههای عدالت و مسئولیت اجتماعی را گسترش داد. بر اساس اصول اخلاقی زرتشتی، یکی از پیچیدهترین سیستمهای حقوقی زمان خود را تدوین کردند. تحت سلطنت خسرو انوشیروان، کتاب مقدس زرتشتیان دنکارد که قوانین مبتنی بر عدالت را تبیین میکند، اجرا شد و از حقوق ضعیفان حفاظت و همبستگی اجتماعی را تقویت کرد. ساخت قناتها و پلها نیز برای رفاه مردم انجام شد.
دوران میانه: بقا و سازگاری
پس از فتح ایران توسط مسلمانان، فرهنگ و حکمرانی ایرانی به شکل چشمگیری بر خلافت عباسی تأثیر گذاشت. دولتمردانی مانند نظامالملک و فیلسوفانی مانند ابو نصر فارابی از طریق سیاستهای اداری و بینش فلسفی خود به خلافت خدمت کردند. کتاب سیاستنامه نظامالملک نمونهای مهم از نظریه سیاسی با تأکید بر عدالت و رفاه مردم است.
سلجوقیان (۱۰۳۷–۱۱۹۴) مدل حکمرانی عباسی را با قوانین اسلامی و سنت ایرانی ترکیب کردند و مدارس علمی مانند نظامیه بغداد را بهعنوان مراکز پیشرفت ایجاد نمودند. تعهد آنها به آموزش و رعایت قانون، محیطی پایدار و فکری پویا ایجاد کرد.
تهاجمات مغول ابتدا ویرانی ایجاد کردند اما در نهایت باعث همگرایی مدلهای اداری ایرانی و مغول در ایلخانیان شد. اصلاحات مبتنی بر مالیات و خدمات عمومی توسط حکام مانند غازانخان و سلسلههای بعدی مانند تیموریان اجرا شد.
دوران مدرن: رنسانس و انقلاب
صفویان ایران را تحت مذهب شیعه دوازدهامامی متحد کردند و هویت ایرانی متمایزی ایجاد کردند. شاه عباس بزرگ اقتصاد را گشود و جوامع مسیحی و یهودی را در شبکههای تجاری پذیرفت. با وجود نوسانات در تحمل اقلیتها، عدالت از طریق حمایت دولت از علما و حقوقدانان تثبیت شد.
پس از سقوط صفویان، نادر قلی، ژنرال ارتش، به سلطنت رسید و سلسله افشاریه را تأسیس کرد. نادرشاه افشار، استراتژیست نظامی و کاردان، تلاش کرد وحدت ملی را حفظ کند و هنرهای ایرانی را احیا نماید.
سلسله زند (۱۷۵۱–۱۷۹۴) با حکومت کریم خان زند گاه به عنوان دوران طلایی عدالت و رفاه شناخته میشود. وی خود را وکیلالرعایا معرفی کرد و نشان داد که خادم مردم است.
سلسله قاجار با حکومت مرکزی ضعیف، مدیریت ناکارآمد و بیتوجهی به رفاه مردم شناخته میشود. اقدامات آقا محمدخان قاجار با خشونت شدید همراه بود و کشتارها و سرکوبها یادگاری از حکومت اوست.
سلطنت ناصرالدین شاه (۱۸۴۸–۱۸۹۶) وابستگی ایران به قدرتهای خارجی را افزایش داد و مداخلات بریتانیا و روسیه نابرابری اقتصادی و تضعیف حاکمیت ملی را تشدید کرد.
بزرگترین دستاورد حقوق بشری دوره قاجار، انقلاب مشروطه ۱۹۰۶ بود که هدفش محدود کردن قدرت پادشاه و ایجاد مجلس و قانون مدرن بود. این اصلاحات اما کوتاهمدت بودند و محمدعلی شاه با حمایت روسیه مجلس را منحل کرد.
دوران پهلوی: مدرنیزاسیون و هویت ملی
رضاشاه پهلوی ایران را مدرن کرد، نظام آموزشی سکولار ایجاد نمود و دانشگاه تهران را در ۱۹۳۴ تأسیس کرد. نقش زنان در جامعه تغییر کرد و کشف حجاب به ورود زنان به عرصه عمومی کمک کرد. او با بازگرداندن تاریخ پیش از اسلام، هویت ملی مبتنی بر دوران هخامنشی و ساسانی ایجاد نمود.
محمدرضاشاه پهلوی در میانه جنگ جهانی دوم به سلطنت رسید و با اصلاحات اقتصادی و اجتماعی، از جمله انقلاب سفید (۱۹۶۳)، تلاش کرد ایران را مدرن کند. این اصلاحات شامل توزیع زمین، گسترش حق رأی زنان و توسعه آموزش و بهداشت بود. هرچند این اصلاحات میلیونها نفر را توانمند ساخت، اما روحانیان، زمینداران و چپهای رادیکال را ناراضی کرد.
مخالفان پهلوی، شامل گروههایی مانند مجاهدین خلق و روحانیان رادیکال، با اعمال تروریسم علیه مردم و زیرساختها، اعتبار هر گونه تعهد به حقوق بشر را بیاثر کردند.
انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ سلطنت پهلوی را پایان داد و دورهای پر از نقض گسترده حقوق بشر آغاز شد. حکومت جدید تبعیض علیه مخالفان سیاسی، اقلیتهای دینی و زنان را قانونی کرد و با اجرای قوانین اسلامی، مجازاتهای شدید از جمله سنگسار و اعدام را توجیه نمود.
بهائیان، مسیحیان، یهودیان و اهل سنت بهطور سیستماتیک تحت آزار و اذیت قرار گرفتند و حقوقشان محدود شد. اعتراضات از جمله جنبشهای ۲۰۱۹ و اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ۲۰۲۲–۲۰۲۳ با خشونت سرکوب شدند و هزاران نفر بازداشت، شکنجه یا کشته شدند. فساد و سوء مدیریت اقتصادی بحران بیسابقهای ایجاد کرده است.
از زمان جمهوری اسلامی، مفاهیم عدالت و کرامت انسانی که زمانی ایران را تعریف میکردند، جای خود را به بقای رژیم دادهاند.
با وجود همه این چالشها، ایرانیان به دنبال آزادی و کرامت هستند، الهام گرفته از گذشته فرهنگی غنی و رفاه بینظیر دورانهایی که رهبران متعهد به رفاه مردم بودند. آنها با بازگشت به میراث فرهنگی خود، در جستجوی آیندهای روشن و بهتر هستند.
منابع
کتابها
Abrahamian, E. (1982). Iran between two revolutions. Princeton University Press.
Amanat, A. (2017). Iran: A modern history. Yale University Press.
Axworthy, M. (2008). Empire of the mind: A history of Iran. Basic Books.
Daryaee, T. (2012). Sasanian Persia: The rise and fall of an empire. I.B. Tauris.
Frye, R. N. (1984). The history of ancient Iran. C.H. Beck.
Katouzian, H. (2009). The Persians: Ancient, medieval and modern Iran. Yale University Press.
Keddie, N. R. (2006). Modern Iran: Roots and results of revolution. Yale University Press.
Mottahedeh, R. P. (1980). Loyalty and leadership in an early Islamic society. Princeton University Press.
Nizam al-Mulk. (2002). The book of government or rules for kings: Siyasatnama. Yale University Press.
Perry, J. R. (2005). Karim Khan Zand: A history of Iran, 1747–1779. University of Chicago Press.
Wiesehöfer, J. (2001). Ancient Persia: From 550 BC to 650 AD. I.B. Tauris.
مقالات و ژورنالها
Fisher, W. B. (Ed.). (1968). The Cambridge history of Iran: Volume 7, From Nadir Shah to the Islamic Republic. Cambridge University Press.
منابع وب